به مناسبت میلاد جوادالائمه علیهالسلام
طریق مهرورزی
یکی از اهالی سیستان میگوید: در اوایل حکومت معتصم عباسی همراه امام جواد علیهالسلام و عدهای دیگر، عازم مراسم حج شدم؛ در مسیر مکه، به هنگام استراحت و خوردن غذا، خدمت امام عرض کردم: فدایت شوم! فرماندار شهر ما از محبان و دوستان شما میباشد، در دفتر مالیاتیاش بدهکار هستم. خداوند، مرا فدایت سازد! اگر مصلحت میدانی، در خصوص نیکی کردن به من، نامهای برایش بنویس. حضرت فرمود: او را نمیشناسم. گفتم: فدایت شوم! او از دوستداران شما اهل بیت میباشد؛ نامه حضرتعالی مؤثر خواهد بود.
امام جواد علیهالسلام درخواستم را قبول کرد و این گونه نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم! اما بعد، فان موصل کتابی هذا ذکر عنک مذهبا جمیلا، و ان ما لک من عملک الا ما احسنت فیه، فاحسن الی اخوانک، واعلم آن الله عزوجل سائلک عن مثاقیل الذره و الخردل؛ به نام خداوند بخشایشگر مهربان! اما بعد، حامل نامه از عقیدهات به نیکی یاد کرده است، بدان که جز رفتار نیکو چیزی برایت سودمند نخواهد بود. بنابراین، به برادران ایمانی خود نیکی کن. آگاه باش که خداوند متعال حتی از کوچک ترین چیزها، تو را مورد بازخواست قرار میدهد.»
نامه را از امام گرفتم و به سوی وطنم رهسپار شدم، والی سیستان (حسین بن عبدالله نیشابوری) وقتی خبردار شد که امام برایش نامهای فرستاده، به استقبالم آمد و بعد از بوسیدن نامه و خواندن آن، با کمال احترام از من پرسید: چه نیازی داری؟ من هم مشکل مالی و عدم تواناییام در پرداخت مالیات را یادآور شدم. وی دستور داد: تا مادامی که من فرماندار هستم، فلانی از پرداخت مالیات معاف است. آری، به برکت نامهی امام جواد علیهالسلام حاکم سیستان از آن روز تا هنگام رحلتش نسبت به من و خانوادهام «نیکی» نموده و هر از چند گاهی، هدایایی برایم میفرستاد.
برشی از کتاب خدمت و مهرورزی در سیره امام جواد علیهالسلام
نویسنده: محمد ابراهیم احمدی
دیدگاهتان را بنویسید