آخرین اخبار
اشتراک گذاری
10 مرداد 1402
کد مطلب : 512

تفسیر سوره نساء آیه ۱۴۲_۱۴۳

جلسه تفسیر قرآن آیت الله حاج شیخ احمد کلباسی

مسجد رکن الملک_ ۴ فروردین ۱۴۰۱

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ بَارِئِ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِینَ الصَّلَاهُ وَالسَّلَامُ عَلَى سَیِّدِنَا وَنَبیِّنَا أبِی القَاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّدٍ. صَلَّی الله عَلَى أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومینَ المُکَرَمینَ وَاللَّعنُ الدّائِم ‏عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ.

«اللّهم صَلّی عَلَی مُحَمَد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم»

 

الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کَانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَإِنْ کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ۚ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا (۱۴۱)

إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاهِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا (۱۴۲)

مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ ۚ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا (۱۴۳)

مروری بر جلسه گذشته

منافقان، همیشه در کمین نشستگان!

دو هفته پیش که بحث تفسیر داشتیم، درباره آیه ۱۴۱ سوره نساء صحبت کردیم. این آیات اخیر پیرامون حزب نفاق است. خداوند فرمود: «الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کَانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَإِنْ کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ۚ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»: کسانی از حزب نفاق هستند که در کمین شما نشسته اند، وقتی که یک فتح و پیروزی از جانب خدا به شما می رسد، می گویند آیا ما با شما نبودیم (یعنی ما در کنار شما بودیم) و اگر پیروز شدید سهم ما را هم از غنائم بدهید، (منافقان دنبال منفعت خودشان هستند).

در ادامه می فرماید اگر کافرین پیروز شدند و یک بهره دنیایی نصیب کافرین شد، فوری سراغ کافرین می روند و می گویند که ما بودیم شما را تحریک کردیم که علیه مومنین بتازید و ما اسرار اهل ایمان را به شما گفتیم، ما سبب پیروزی شما شدیم و خلاصه سهم ما را از غنائم بدهید. اصفهانی ها اصطلاحا می گویند اینها هم از آخور می خورند و هم از توبره، به اهل ایمان هنگام پیروزی می گویند سهم ما را بدهید به کافرین هم هنگام پیروزی می گویند سهم ما را بدهید. بعضی ها می گویند ما مرده شور هستیم و کاری نداریم که اعمال این فرد حسنه بوده یا سیئه. این که گفته می شود ما مرده شور هستیم حرف حزب نفاق است. حرف اهل ایمان این است که ما با مومنین سر و کار داریم، پیوند قلبی و ارتباط ایمانی داریم و با کافرین دل خوشی نداریم.

پیروزی نهایی از آن حق است…

در انتهای آیه خدا می فرماید: «فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا»: خدا در روز قیامت بین شما حکم می کند و بدانید برای کافرین نسبت به اهل ایمان راه تسلط و راه پیروزی نیست. یعنی اگر شما نان به نرخ روز خورها فکر می کنید که کافرین یک زمانی بر اهل ایمان پیروز می شوند، بدانید زهی خیال باطل! ممکن است چند صباحی اهل ایمان لطمه بخورند اما در نهایت پیروزی از آن حق و اهل ایمان است.

بحث امشب

آیات ۱۴۲ و ۱۴۳ بحث امشب ما خواهد بود.

کلاه سر خدا گذاشتن ممنوع

خدا می فرماید: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاهِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا»: همانا منافقان خدا را خدعه می کنند و خداوند خدعه کننده ایشان است. خدعه به معنای مکر و نیرنگ و حیله گری است. پس حزب نفاق در اصل می خواهند سر خدا کلاه بگذارند، ولی کور خوانده اند که بتوانند خدا را نیرنگ بکنند. یعنی اگر بنا شد شما به خدا نیرنگ ببندید خدا در مقابل شما را نیرنگ می بندد.

خدا بهترین مکر کنندگان است…

یک آیه ای در قرآن داریم می فرماید: «وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ» (آیه ۵۴ سوره آل عمران) : مکر کردند، حیله زدند و خدا هم به آنها حیله زد و همانا خداوند بهترین مکر کنندگان است.

پاسخ به یک شبهه

اگر کسی از من و شما سوال کند که خدعه یعنی نیرنگ، مکر یعنی حیله گری. آیا مکر و نیرنگ خوب است یا بد؟ ما می گوییم مکر، نیرنگ و حیله گری برای ما انسان ها بد است، صغیر و کبیر، امام و غیر امام، حیله و نیرنگ بد است، اما بعضی صفات و کارها و افعال برای خدا بد نیست مثل تکبر. تکبر برای ماها بد است اما برای خدا بد نیست.

در دعای جوشن می گوییم «یا متکبرُ، یا واحدُ، یا احدُ، یا فردُ، یا صمدُ…» خدا متکبراست، بزرگ است و بزرگی هم به او می برازد. خداوند گاهی در مقابل حیله گران حیله می کند، گاهی در مقابل نیرنگ زنندگان نیرنگ می زند. بله بعضی کارها هم از خدا قبیح است هم از بنده، مثل ظلم. العیاذ بالله خدا ظالم باشد قبیح است، بنده هم ظالم باشد قبیح است، اما بعضی صفات هست برای خدا قبیح نیست.

خداوند مالک و سلطان مطلق جهان هستی است و این مالک جهان هستی گاهی انسان ها را دچار مکرشان می کند. خدا چه کسانی را دچار مکر می کند؟ کسانی که می خواهند خدا را دچار حیله و مکر کنند، خدا با همین ترفند زمین شان می زند. چگونه؟ اینها فکر می کنند چون مکر می زنند خدا دوست شان دارد و زرنگ هستند و هم از عذاب خدا فرار می کنند و هم  کار خودشان را پیش می برند. اصطلاحا خدا در قرآن می گوید اینها دچار قانون استدراج می شوند.

قانون استدراج پاسخ حیله گری منافقان است!

قانون استدراج چیست؟ اینها فکر می کنند که خدا دوستشان دارد که زرنگ هستند. زرنگی و حقه بازی از هم متفاوت است اینها اسم حقه بازی را زرنگی می گذارند، بعد می آیند یواش یواش کاری می کنند با مکر و حیله پیش می روند و یک جایی خدا اینها را دچار قانون استدراج می کند و فکر می کنند که محبوب خدا هستند و آرام آرام گناهان، وزر و وبال ها دورشان را می گیرد تا جایی که همین ها خفه شان می کند، اعتماد به نفس غلط پیدا می کنند. برای همین می گویند اهل ایمان باید همیشه خوف و رجاء داشته باشند، هم از عذاب و عقاب خدا بترسند و هم رجاء و امید داشته باشند.

اسم حقه بازی را زرنگی کردن نگذارید!

ماجرای آن شخصی که چهار تا نان دزدید و بعد آن طرف تر شروع کرد به صدقه دادن. یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام او را در این حین دید و گفت این چه کاری هست که تو می کنی؟ یک جا نان می دزدی و جای دیگر صدقه می دهی! جواب داد ببین تو نمی فهمی. پرسید یعنی چه؟ گفت من دزدی کردم، یک گناه کردم، چهار جا صدقه دادم، چهل ثواب کردم، چون هر حسنه ۱۰ برابر حساب می شود. چهل منهای یک می شود سی و نه. سی و نه تا ثواب برای من مانده است. این خدعه با خداوند است که گاهی انسان ها متوجه نیستند. مثلا می خواهد کار خیر بکند، خمس مالش را نمی دهد، واجب خدا را انجام نمی دهد و کار خیر انجام می دهد. خوب آقا واجب خدا بر مستحب مقدم است، اول واجب را انجام بده.

نشانه های حزب نفاق:

در اینجا هم در این آیه خدا چند نشانه برای اهل نفاق می گوید:

۱) خدعه کردن برای خدا. خدا می فرماید: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ»: همانا منافقان خدا را خدعه و نیرنگ می کنند و خدا هم خدعه کننده ایشان است.

۲) در ادمه می فرماید: «وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاهِ قَامُوا کُسَالَىٰ»: وقتی که به نماز می ایستند نمازشان با کسالت است. یعنی به قول معروف نماز با اشتیاق و با علاقه و با نشاط ندارند و فقط یک نمازی می خوانند.

۳) کارها و نمازهایشان برای ریاکاری است. «یُرَاءُونَ النَّاسَ»: برای ریا در مقابل مردم کار می کنند. پس علت و حکمت نماز اینها ریاکاری است و در ضمن نمازشان با کسالت است، از طرفی حقه می زنند یعنی در مقابل اهل ایمان نماز می خوانند اما اگر در خانه تنها باشند حال نماز خواندن ندارند که همه اینها خدعه و مکر است.

۴) به معنای واقعی خدا در زندگی شان ندارند. «وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا»: خدا را اندکی یاد می کنند. هر وقت که در به در شوند یا برای منفعت شان بخواهند تظاهر کنند یاد خدا می کنند، اما اینکه به معنای واقعی خدا در زندگی اینها حضور داشته باشد نه اینطور نیست، حضور ندارد.

۵) در آیه بعدی خدا می فرماید: «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ»، «مُذَبْذَبِینَ» یعنی کسانی که در حیرت و سرگردانی هستند. ما در فارسی هم گاهی می گوییم فلانی خیلی مذبذب است و تابع حزب باد می باشد. ملون است یعنی رنگ به رنگ می شود. یعنی این حزب نفاق بین ایمان و کفر مذبذب هستند، حالی به حالی هستند و معلوم نیست چه کسی هستند، بحران هویت دارند، مشخص نیست مومن هستند یا کافر، از هر طرف باد بیاد از همان طرف می وزند.

منافق در هر جمعی رنگ عوض می کند…

الان شما می بینید بعضی ها هستند که وقتی در جمع اهل ایمان بنشینند نقش و نگار آنها را می گیرند و در جمع منافقان و کفار بنشینند شکل آنها را می گیرند. بلبله چی منافقان و کفار و مومنان هستند.

گفتند یک روباهی می خواست شمایل طاووس پیدا کند که خودش را طاووس جا بزند. به مغازه رنگرزی رفت و داخل دیگ رنگرزی شد که موها و پشم هایش رنگ به رنگ بشود. بعد که از دیگ بیرون آمده بود، دیگران می گفتند این دیگر چه حیوانی است؟ و خودش می گفت من طاووس هستم. این را مولوی در قالب شعری در یکی از حکایت هایش می آورد.

«مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ»: خدا می فرماید اینها دچار حیرت و سرگردانی هستند و نه به سمت کافرین هستند و نه به سمت مومنین.

برای کسی که خدا گمراهش کند، راه هدایتی نیست…

در قسمت پایانی آیه خدا می فرماید: «وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا»: پیغمبر تو برای کسی که خدا گمراهش کرد نمی توانی راه هدایتی پیدا کنی. این سوال پیش می آید که آیا خدا کسی را گمراه می کند؟ بله هرکس خودش با دست خودش عوامل گمراهی را برای خودش ایجاد کرد، خدا هم گمراهی را برای او مقدر می کند و هرکس عوامل گمراهی را برای خودش مقدر نکرد و خواست که هدایت شود، خدا هم او را هدایت می کند. اصطلاحا می گوییم خواستن، توانستن است، این حرف روانشناسان است که البته مضمون این در روایات هم آمده که هرکس اهل هدایت باشد و زمینه هدایت را فراهم کند، خدا هم هدایتش می کند و هرکس اهل هدایت نباشد و اهل ضلالت باشد، خدا هم زمینش می زند. مرتب اسباب گناه، فتنه و بلا دور خودم جمع می کنم خوب من هم عاقبتم خراب می شود.

پس خدا می فرماید: «وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا»: خدا می فرماید هرکس را خدا گمراه کند، توی پیغمبر راه هدایتی برای او نمی توانی پیدا کنی. یعنی ای پیغمبر تویی که هدایت کل بشر به گردنت گذاشته شده، کسی را که خدا گمراه کند تو نمی توانی هدایت کنی، چرا؟ چون خودش دارد اسباب ضلالت و گمراهی برای خودش ایجاد می کند.

 

زنگ خطر برای جوانان

گاهی بعضی ها می آیند و می گویند جوانی داریم که چنین و چنان است، یعنی در دام های انحرافی می افتند و کم کم نماز را کنار می گذارند، مقدسات دین را زیر سوال می برند. این فرد اول زمینه های گناه، سقوط و انحراف را برای خودش فراهم می کند، بعد هم سقوط می کند و این یک زنگ خطر است. البته اگر یک نفر به من مراجعه کند و بگوید چه کار کنیم، اگر حاضر باشد بیاید درباره راه خودش و عقایدش صحبت کند، بحث کند خوب امیدی وجود دارد اما برای آن کسی که اصلا بیماری خودش را قبول ندارد چه می شود کرد؟!

نهایتش این است که ما به این پدر و مادر می گوییم شما برایش دعا کنید. می گویند آقا خیلی دعا کردیم فایده نداشته، می گویم باز هم دعایش کنید. یک وقت می بینید این دعاها باعث می شود خدا یک جایی پس کله اش بزند یا بلای کوچکی برسد و از خیلی از آفات بزرگتر جلوگیری کند. شما دعایش کنید، ما وظیفه داریم اما نمی توانیم معجزه کنیم. یک کسی دارد همین طور آفات و بلایای سقوط و انحراف را برای خودش تدارک می بیند، چه کارش می شود کرد؟

حکایتی از ملا نصرالدین

مثل حکایت ملانصرالدین که روی شاخه درخت رفته بود و بیخ همان شاخه را داشت می برید. به او گفتند می افتی و پایت می شکند، گفت این حرف ها را نزن، برید، افتاد، پایش شکست. بعد از چند وقتی آن فرد را دید، گفت تو پیغمبر هستی؟ گفت: نه! گفت پس از کجا این حرف را زدی؟ گفت خوب من دیدم بیخ شاخه ای را داری می زنی که روی آن ایستاده ای. بعضی ها دیر می فهمند که اسباب سقوط و انحطاط برای شان چیست؟

منافقان در نزدیکی ما

به هر حال ان شاء الله خدا فهم و بصیرت و عقل و شعوری به همگی مان بدهد. این را به شما بگویم که انحراف و سقوط بنده با انحراف و سقوط شما ممکن است متفاوت باشد. لذا برای هرکدام از ما و شما آفاتی سر راه مان هست و باید دعا کنیم که خدا عاقبت خودمان و نسل جوان مان را بخیر کند. دعا کنیم که جلوی نفوذ حزب نفاق در اینها گرفته شود.

نتیجه کافر و منافق را دوست داشتن محشور شدن با آنها است که متاسفانه بعضی ها کفار و منافقین را دوست دارند. منافقین هم فقط کسانی نیستند که در فلان گروهکی به اسم گروهک منافقین هستند. آنهایی که این حالات را دارند یعنی خدا را خدعه و نیرنگ می کنند و نمازشان را با حالت کسالت می خوانند و از روی ریا نماز می خوانند و از عمق جان خدا را یاد نمی کنند به اینها منافق گفته می شود و نشانه پنجمی که برای اینها گفته شده است که اینها بین کفر و ایمان در حیرت و سرگردانی به سر می برند، برای همین منافق هستند وحزب باد می باشند. اینها کسانی هستند که می خواهند نان به نرخ روز بخورند.

اینها درس امشب ما بود، خدا چشمه های قرآن و معارف قرآن را به روی ما بگشاید و ما را از فتنه و آفات آخرالزمان محافظت بفرماید.

 

«صَلَّی الله عَلُیکَ یا أباعَبدِ الله وعَلَی الأرواحِ الّتی حَلّت بِفِنائِکَ»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *